انسان و جامعه و خطخطی

در طول روز کارهای زیادی انجام میدهم، درس میخوانم، عکس میبینم، قدم میزنم، فکر میکنم، طعام میخورم، اما هیچ چیز برایم لذت بخش تر از نگاه به ریزش گرد و غبار کاسه زیر نیم کاسه یک ساعت شنی نیست. گاهی اوقات زمان کارهایم با آن زمان خاکی تخمین میخورد. بُعدی از جسم باطنیم با یک ساعت شنی افکار گهرباری را در خود می‌پروراند و تمام ایدئولوژیش متاثر میشود. تا حالا فکر آنرا نکرده‌ام ایده‌های شخصی یک انسان میتواند تحت تاثیر چه حال و هوایی قرار بگیرد. فکر یا خیال. ظاهر یا باطن.

این روزها زیاد کتاب میخوانم و چیزهایی هم می نویسم. ولی چیزی از این نوشته ها را باقی نمیگذارم و اکثراً پاره پوره می شوند، یا رویشان امضا تمرین میکنم، (مدل امضاهایم زیباتر از گذشته از آب در می‌آیند). راستش گاهی هم از نوشته‌هایم خوشم می‌آید و نگاهشان میدارم تا روزی خواستم سمیناری، منبری، چیزی ترتیب بدهم از آنها استفاده مادی و معنوی کرده باشم و در آن جمع کمی بیشتر دیده شوم.


نوشته‌های شخصی ۲۳ (۲ یا ۳) دقیقه‌ای:

  • دختران و پسران جوان اصلی‌ترین عاملان جامعه کنونی هستند و ... خط خطی و ذهنیت: ابتدایی و Repeat
  • در جامعه کنونی، افرادی که میخواهند برای آینده خویش بیاندیشند بیشتر دنگ و فنگ زندگی عمیقشان را صرف ... خط خطی و ذهنیت: فرید چرا عین زنها حرف میزنی.(برداشت آزاد از مسافران)
  • سرشت انسان با توجه به نیازهای مادی اش ... = هر چقدر زور زدم نتوانستم ادامه‌ای جمع و جور کنم.

نتیجه: انسان و جامعه عاملانی هستند که هر چقدر بنویسند و خط خطی بکنند بیشتر پاره پوره می‌شوند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد